محمد جواد شمس؛ سیده فاطمه بابایی
چکیده
سوال برانگیزترین مسئلهای که در طول سدههای مختلف ذهن انسانها را به خود مشغول کرده این است که موجودات متکثر با چه ترتیبی پا به عرصه هستی گزاردهاند و آیا شکلگیری عالم به نحو صدفه و اتفاق بوده یا ...
بیشتر
سوال برانگیزترین مسئلهای که در طول سدههای مختلف ذهن انسانها را به خود مشغول کرده این است که موجودات متکثر با چه ترتیبی پا به عرصه هستی گزاردهاند و آیا شکلگیری عالم به نحو صدفه و اتفاق بوده یا براساس سلسله مراتبی خاص؟ و پاسخگویی به چگونگی پیدایش مراتب هستی یکی از نخستین دغدغههای هر فیلسوفی است. فلوطین یکی از فیلسوفان یونان بوده که برای بیان مراتب هستی اصطلاح اقانیم را به کار برده است. اقانیم جمع اقنوم است که آن را به جوهر و اصل معنا کردهاند و نقشی اساسی در فلسفه فلوطین دارد در دیدگاه او سه اقنوم اصلی مطرح شده که عبارتند از: احد، عقل و نفس که به ترتیب نخستین مراتب عالم را تشکیل میدهند. ملاصدرا نیز در بیان مراتب هستی به این سه مرتبه تصریح کرده است؛ لیکن علیرغم وجود شباهتهای بسیار، تفاوتهای چشمگیری با دیدگاه فلوطین دارد. در واقع شباهت این دو نظریه تنها در چهارچوب آنهاست اما در احکام هر مرتبه تفاوتهای بیشماری دیده میشود. ملاصدرا با اشراف کاملی که به دیدگاه فلوطین داشته این دیدگاه را پرورانده و به تکامل رسانده و از آن نظریهای بدیع ساخته است حال ما در نوشتار حاضر که با روش توصیفی و تحلیلی گردآوری شده برآنیم ضمن بیان مراتب هستی از دیدگاه هر دو فیلسوف و بررسی دقیق موارد مشابه و متفاوت احکام هر مرتبه، منحصر به فرد بودن دیدگاه صدرا را به اثبات رسانیم.